- تخت روان
- صندوق که دارای چهار دسته است و مسافر در آن می نشیند
معنی تخت روان - جستجوی لغت در جدول جو
- تخت روان
- تختی شبیه صندوق که دارای چهار دستۀ بلند است و مسافر در آن می نشیند و حداقل چهار نفر آن را روی دوش می گیرند و می برند یا در جلو و عقب آن دو اسب یا استر می بندند
- تخت روان ((~ رَ))
- کجاوه، تختی که در گذشته پادشاهان روی آن می نشستنند و غلامان آن را بر دوش گرفته راه می رفتند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بر تخت نشاننده پادشاه امیر نشان بخشنده تخت
گیرنده تخت، جهانگیر
((~ِ خا))
فرهنگ فارسی معین
تخت چوبی یا فلزی که روی آن می خوابند
تخت خواب تاشو: تخت خوابی که بتوان سطح و پایه آن را روی یکدیگر جمع کرد و از آن به عنوان مبل استفاده کرد
تخت خواب تاشو: تخت خوابی که بتوان سطح و پایه آن را روی یکدیگر جمع کرد و از آن به عنوان مبل استفاده کرد
دبیزه خوانا